۱۳ محرم سال ۶۱ هـ ق
عبداللّه بن عفیف ازدى مردى بود از اصحاب امیرالمؤمنین(علیه السلام)، او در جنگ هاى جمل و صفین دو چشم خویش را از دست داد، و عموماً مشغول عبادت بود.
وى هنگامى که شنید پسر زیاد ملعون به امیرالمؤمنین و امام حسین(علیهما السلام) نسبت کذب مى دهد، از میان جمعیت برخاست و گفت: ساکت باش اى پسر مرجانه، درغگو تویى و پدر تو که به تو این مقام را داد. اى دشمن خدا! فرزندان پیامبر(صلى الله علیه وآله) را مى کشى و در منابر مؤمنین این چنین سخن مى گوى؟
مأموران خواستند متعرض او شوند که با کمک قبیله اش به خانه رفت، ولى بعد آمدند و خانه او را محاصره کردند. پس از رشادتهاى او و دخترش، دستگیر شد و همان طور که از خدا خواسته بود به دست بدترین خلق یعنى ابن زیاد به شهادت رسید.(۱)