محمد صادق شجاعى
مُد و مُدگرایى، پدیدهاى است که کم و بیش، در میان همه اقشار جامعه وجود دارد؛ اما در این میان، جوانان و نوجوانان، بیش از دیگران به «مُد» اهمیت میدهند و «مُدگرا» هستند. امروزه جوانان، با گسترش وسایل ارتباط جمعى و فناوریهاى جدید رایانهاى، ارتباطات گستردهاى با جوامع و فرهنگهاى گوناگون یافتهاند و موقعیت آنها در شناخت و فهم ارزشها، باورها و انتخاب هنجارهاى مطلوب، پیچیدهتر و مشکلتر شده است و چه بسا زمینههاى موجود، باعث شده تا جوانان و نوجوانان به رفتارها و هنجارهاى متضاد با ارزشهاى جامعه خویش روآورند. یک روز مانتوهاى بلند و روز دیگر مانتوهاى کوتاه، یک روز آرایش موى سر به سبک آلمانى و روز دیگر موهاى بلند و اصلاح نشده، زمانى شلوارهاى با پاچه گشاد که روى زمین کشیده میشود، و زمانى دیگر، شلوارهاى تنگ و کوتاه، مُد میشوند. اگر از این همه افرادى که عادت کردهاند رفتار و نوع و سبک لباسشان را طبق آخرین مدهاى رایج تنظیم کنند، بپرسید که به چه علت این کار را کردهاند، یا مثلاً این آرم و کلمه روى لباس آنها چه کارکردى دارد، به سختى بتوان پاسخ متقاعد کنندهاى شنید، جز آن که: «خُب، قشنگه!»، «براى این که مُده!»، «همه میکنند!» و…
این پاسخها، گرچه سطحى به نظر میرسند، اما در یک تحلیل روانشناختى، نشان دهنده نوعى از «تعلّق گروهى»، «نوجویى»، «تنوّعطلبى» و گرایش جوانان به «امروزى شدن» است و کاملاً یک پدیده طبیعى و بهنجار در جهت ارضاى این نیازها محسوب میشود؛ (۱) اما از آنجا که همراه کالاى مُد شده، شیوههاى رفتارى، هنجارى و ارزشهاى خاصى در بین جوانان و نوجوانان رونق و شیوع مییابد و مد، عاملى میشود براى انتقال هنجار و ارزشى از جامعهاى به جامعهاى دیگر، بررسى زمینهها و پیامدهاى مدگرایى، یکى از موضوعات مهم در جامعه ما محسوب میشود که این نوشتار، نگاهى است گذرا به همین موضوع.
تعریف مُد و مدگرایى
«مد»ها الگوهاى فرهنگیاى هستند که توسط بخشى از جامعه، پذیرفته میشوند و داراى یک دوره زمانى نسبتاً کوتاهاند و سپس فراموش میشوند. (۲) بنابر این، «مدگرایى» آن است که فرد، سبک لباس پوشیدن و طرز زندگى و رفتار خود را طبق آخرین الگوها تنظیم کند و به محض آن که الگوى جدیدى در جامعه رواج یافت، از آن یکى پیروى نماید. (۳)
گستره مد
گستره مُد، به اندازه گستره زندگى انسان است و تمامی شئونات آنرا در بر میگیرد. تغییرات مُدگونه، در: علوم و فنون، نظریهها، گرایش به جنبههاى مختلف علمی، الگوهاى تربیتى، سبک منش و رفتار، پوشش، آرایش، محیط آرایى و … قابل تسرّى است.
پوشاک و آرایش، شاخص کالاى مُد شونده
با وجود آن که مُد و مُدگرایى، کُل گستره زندگى اجتماعى را در بر میگیرد، پوشاک و سبک و شیوه آرایش، شاخصترین کالاى مُد شونده محسوب میشود.
عوامل و زمینههاى مُدگرایى
در یک نگاه کلى و جامعنگر، مُدگرایى را میتوان ناشى از عوامل و زیرساختهاى تاریخى، اقتصادى، اجتماعى، فرهنگى و روانشناختى دانست. ریشههاى تاریخى مدگرایى به سالهاى بسیار دور برمیگردد. با نگاهى به تاریخ ایران، در عصر سلطنت فتحعلى شاه و ناصرالدین شاه که پاى ایرانیان به فرنگ باز شد، تا عصر رضا شاه که دوره حسّاسى را در تاریخ ایران رقم زد، فصل متفاوتى در مدگرایى ایرانیان گشوده شد. از آن زمان که رضا شاه با سلطه سیاسى بر کشور، نحوه و شکل لباس پوشیدن مردم ایران را تغییر داد، تاکنون، مُدهاى مختلف در ایران (و به خصوص در بین قشر جوان)، رایج گردیده است.
مدگرایى و غربگرایى
گرچه مدگرایى و غربگرایى، دو مفهوم جدا از هم و داراى تعریف متمایز از یکدیگرند، اما سیر تحولات تاریخى – اجتماعى در ایران، به گونهاى سرنوشت این دو مفهوم را با هم گره زده است که هرگاه سخن از مدگرایى به میان میآید، مفهوم غربگرایى نیز به ذهن، تبادر میکند؛ زیرا پس از رشد تکنولوژى در اروپا، سنّتها مورد انتقاد قرار گرفت و جامعه به تدریج، اندیشهها، طرز زندگى و نوع لباس را تغییر داد.
همینطور در ایران و کشورهایى نظیر آن، رشد صنعت در رأس شعارها قرار گرفت و خیلى زودتر از آن، نوع تفکر، طرز زندگى و آداب لباس پوشیدن، دستخوش تغییر شد. میل به اروپایى شدن در جامعه ایرانى باعث شد که به جاى بازسازى و نوسازى چارچوب اقتصادى – اجتماعى جامعه خود، به نماها و نمادها و ظواهر صنعتى شدن توجه کنند که مهمترین نماى اروپایى شدن، پوشیدن لباسهاى اروپایى و ترویج مدهاى غربى به شمار میرفت. ایرانیان بر این باور شدند که باید خود و فرهنگشان را اروپایى کنند، تا بدین ترتیب، از ضعف و عقبماندگى رهایى یافته، در ردیف کشورهاى پیشرفته قرار گیرند.
بنابراین «مدگرایى» و «غربگرایى» در ایران، در یک بستر فکرى و دوشادوش هم رشد کردهاند. در حال حاضر نیز بیشترین مدهایى که در جامعه و به خصوص در بین جوانان رایج میشود، برگرفته از الگوهاى غربى و با همان انگیزه است.
مُد و مدرنیسم
مُد و مُدگرایى را میتوان از جهتى مولود مدرنیسم دانست؛ زیرا مدرنیسم، نگاه نو به عالم و آدم است؛ نگاه و شناختى که برخاسته از زیستن در «اکنون» و گسستن از «گذشته» است و صریحاً با مفهوم سنّت (tradition) در تقابل میافتد. «مدرنیته» که شکل عینیت یافته فرهنگ مدرن است، همراه و همزاد با گذر از گذشته به حال، نوآورى، تجدّد و سلیقه و مُد است. از این رو، مدرنیته همواره خود را در ستیز و چالش با کهنگى، رکود، قدمت و سنّت و پیروى از هنجارهاى پایدار قرار میدهد و کشش و تمایل آن به سوى تجدّد و نوآورى در فرهنگ و ارزشهاى اجتماعى است. بنابراین، مدگرایى و نوآورى در تفکر و رفتار (به معناى رایج آن) به عنوان نماد اندیشه مدرنیسم قلمداد میشود(۴) و از آنجا که جوامع غربى، موطن و مظهر مدرنیته و مدرنیسم بودهاند، فرایند مدرنیزاسیون (مدرنسازى) و اشاعه طرحها و مدهاى نو، در واقع با غربیسازى و غربگرایى کاملاً هماُفق و بلکه معادل خواهد بود، و این، خود میتواند از زاویه دیگر، رابطه مدگرایى و غربگرایى را نشان دهد.
عوامل و زمینههاى روانشناختى مدگرایى در جوانان
علاوه بر زیرساختهاى تاریخى و اجتماعى، مدگرایى در بین جوانان از یک سرى اصول و سازههاى روانشناختى نیز تبعیت میکند و با انگیزهها و نیازهاى چندى در ارتباط است.
۱ . تنوعطلبى و نوگرایى
جوانى، فصل تازهاى در زندگى و سرآغاز ورود انسان به جهان پرشور و رنگارنگ است که غرایز طبیعى در شکلدهى آن، نقش اصلى را بر عهده دارند. استقلالطلبى، تنوّعدوستى، هیجانخواهى، نقد گذشته و نوگرایى از جمله ویژگیهاى دوران جوانى است که به شدّت، رفتارهاى جوانان را تحت تأثیر قرار میدهد. تمایل به امروزى شدن و نوگرایى به درجات مختلف در هر نوجوان وجود دارد و گواه نیاز وى به شکستن قالبهاى موجود، فاصله گرفتن از هنجارهاى پیشین و رسیدن به هویّتى متمایز از کسانى که پیش از او بودهاند و همچنین گرایش به فاصله گرفتن از والدین است. این نیاز، زمانى که نمود بیرونى به خود میگیرد و در رفتار جوان منعکس میشود، به صورت مدگرایى ظاهر میگردد.
۲ . مدگرایى و همانندسازى
همانندسازى در مکتب روانتحلیلگرى، به فرایندى ناهشیار اطلاق میشود که فرد، طى آن، ویژگیها (نگرشها و الگوهاى رفتارى)ى فرد دیگرى را براى خود سرمشق قرار میدهد و با تقلید از نگرشها و ویژگى رفتارى وى احساس میکند که مقدارى از قدرت و کفایت او را نیز به دست آورده است. (۵)
منبع اصلى همانندسازى در دوران کودکى، والدین هستند؛ زیرا کودک، اولین و بیشترین برخورد را در زندگى با والدین خود دارد؛ اما در دوران نوجوانى که فرد از والدینش فاصله میگیرد، الگوهایى را که خود را با آنها شبیه کرده است، از دست میدهد و در درون او خلأى به وجود میآید. چنین خلأى میباید از طریق یافتن الگوهاى دیگر، یعنى از طریق همانندسازیهاى جدید با دیگرى، پر شود.
به اعتقاد روانشناسان، همین خلأ و احساس ناامنى ناشى از آن، باعث میشود که نوجوان در مسیر خود، به راه حلهایى متوسّل شود که این راه حلها از طریق همانندسازى با شخصیتهایى است که الگوى نوجوان قرار میگیرند. این شخصیتها میتوانند شخصیتهاى معروف گذشته، هنرپیشههاى سینما، نوازندگان و آوازخوانان، و یا گروههاى مختلفى مانند «هیپى»ها باشند و فرد، خود را از نظر ظاهرى شبیه آنها ساخته، در شیوه لباس پوشیدن و طرز رفتار با آنان همانندسازى کند. به محض این که یک هنرمند یا ورزشکار لباسى را بپوشد و در صحنهاى ظاهر شود، جوانان با وى همانندسازى نموده، سعى میکنند به عنوان مُد، آن را در جامعه طرح کنند.
۳ . رقابت و چشم و همچشمی با دیگران
انگیزه رقابت و چشم و همچشمی با دیگران، از دیگر عوامل پیروى از مُد در بین جوانان و نوجوانان محسوب میشود. این انگیزه، در همه افراد وجود دارد و به گونههاى مختلف بروز میکند. رقابت اگر در زمینههاى مثبتْ جهت داده شود، باعث پیشرفت و رشد و تکامل معنوى فردى میشود؛ اما اگر جهتگیرى آن به سوى امور مادّى و مُدپرستى باشد و فرد، سعى کند از لحاظ ظاهرى (و مثلاً در سبک و شیوه لباس پوشیدن) از دیگران عقب نماند، سرانجامِ خوبى نخواهد داشت. (۶)
۴ . مدگرایى و التزامهاى ناشى از دوستى
یکى از عوامل پیروى از مُد در بین جوانان و نوجوانان، ترس و نگرانى از مجازاتهاى خصوصاً غیر رسمی از سوى دوستان است. لذا تحقیر و تمسخر، پوزخند زدن و متلک گفتن اطرافیان و ترس از آن، باعث میشود که جوانان و نوجوانان از مُدهاى رایج پیروى کنند.
۵ . مدگرایى و جلب توجه دیگران
افرادى هستند که با تعویض و تغییر هر روزه لباس و آرایش خود و خریدن لباسهاى گران قیمت و مُدِ روز، در صدد جلب توجه دیگران برمیآیند. استفاده از لباسهاى چسبناک و برّاق و رنگارنگ، جورابهایى شبیه تور ماهیگیرى، کفشهایى با پاشنههاى خیلى بلند، آرایش تُندى با رنگهاى غیر طبیعى و… (که بیش از همه در بین جوانان و به خصوص دختران رایج است)، باعث جلب توجه دیگران شده، نگاههایى را به خود معطوف میدارد.
۶ . مدگرایى و تشخُّصطلبى
برتریجویى و تشخّصطلبى، از دیگر عوامل پیدایش مُد در بین جوانان است. افرادى که خود را برتر از دیگران و مربوط به قشر مرفّه جامعه میدانند، سعى میکنند این برترى را در گویش، لباس پوشیدن، محیطآرایى و سبک آرایش و زیورآلات خود نشان دهند و لذا مُدهاى جدید را مطرح میکنند.
تورْشتایْن وِبْلن (Thorstein veblen) مد را وسیلهاى براى این که افراد، نشان دهند ثروتمند و با شخصیت و یا داراى اندیشهاى خاص هستند، میداند؛ (۷) لذا به محض این که مُدى در جامعه گسترده شد، اشرافزادگان و ثروتمندان، به سراغ این مد جدید میروند؛ زیرا مُد قدیمی، دیگر آنها را از طبقات دیگر جامعه متمایز نمیکند.
نقش تولیدکنندگان در اشاعه مُد
شرکتهاى تولیدى، از طریق روانسنجى و شناخت روحیات افراد جامعه و با توجه به همین روحیه نوگرایى و میل به امروزى شدن در جوانان، هر روز، یک فُرم شلوار، پیراهن، کفش، کلاه، عینک، آباژور، کاغذ دیوارى، گوشى تلفن و… را عرضه میکنند و اندک تغییرى از جانب آنها، یک مُد جدید میشود و حتّى گاهى براى آن که کالاى تولیدیشان زودتر در جامعه مُد شود، از یک فرد مشهور (مثل یک هنرمند سینما یا ورزشکار)، با اِعطاى مبلغ زیادى پول، میخواهند که براى یکبار هم که شده، از آن کالاى جدید استفاده کند و در فیلم یا صحنه تلویزیون، ظاهر شود.
یکى از دلایل عمدهاى که تولیدکنندگان و طرّاحان خارجى توانستهاند در سطح جهانى براى خود، جایى باز کنند و مُدآفرینى داشته باشند، آشنایى آنها با مبانى روانشناختى «تأثیرگذارى» و به کارگیرى روشها و اصول فنّى مناسب در کار است، در حالی که تولیدکنندگان داخلى و محدود، معمولاً به الگوبردارى و تقلید از آنها میپردازند و به نحوى مُدهاى غربى را در جامعه ترویج میکنند.
رسانهها و ترویج مُد
شبکههاى تلویزیونى، مطبوعات و پایگاههاى فعّال اینترنتى، انواع مدهاى جدید را تبلیغ میکنند و از این طریق، زمینه را براى گرایش خانوادهها و به خصوص جوانان به سوى مدهاى نو مهیّا میسازند.
اسلام، مدگرایى و امروزى شدن
حال، این سؤالْ مطرح است که مدگرایى، تجدُّد و امروزى شدن، تا چه اندازه مطلوب است؟ و نظر اسلام در این زمینه چیست؟ در یک نگاه کلى، اسلام با همه نوع مُد، مخالف نیست. اسلام، امروزى شدن و نوگرایى در سبک و شیوه لباس پوشیدن را نیز به صورت کلّى پذیرفته است. آنچه اسلام با آن مخالف است، پشت پا زدن به ارزشها (مثل: پوشش شرعى، پرهیز از اسراف، و…)، رعایت نکردن اخلاق اجتماعى، آزادى مطلق در روابط دختر و پسر، و همانندسازى با بیگانگان است. حال اگر این پدیدههاى انحرافى در قالب مُد به خود جوانان داده شوند و میل فطرى «نوگرایى» و نیازِ «امروز شدن» به لجنزار انحرافات سوق یابد، اسلام با آن مخالف است.
پس مُدهاى خوب داریم و مُدهاى بد! امروزى شدن نیز همین گونه است. گاه، امروزى شدن، رابطه انسان را با گذشته اش (که همان سابقه تاریخى و هویت فرهنگى اوست)، قطع میکند و گاه در امتداد دیروز و با حفظ تعلّقات انسان به سنّتها و ارزشهاى پیشین است. اسلام با این نوع تجدُّد و امروزى شدن که در راستاى ارزشها و با حفظ اصول و مبانى اعتقادى باشد، هیچگاه مخالف نیست.
آسیبشناسى مدگرایى جوانان
مدگرایى، گرچه ریشه در نیازهاى طبیعى جوانان دارد و برخاسته از روحیه نوگرایى جوانان است، اما به لحاظ آن که مُدها و مُدِلها نمایانگر علایق و ارزشهاى مسلّط یک زمان و یک قشر خاصاند و افزون بر آن، میبینیم که امروزه جوانان ما از مدهایى (چون: رَپ، هِوى متال، و…) پیروى میکنند و ناخواسته به رهنجارهایى رومیآورند که چه بسا با فرهنگ و ارزشهاى اجتماعى ما در تضاد است، پس میتوان گفت که مدگرایى در جامعه ما تا حدود زیادى کارکرد منفى به خود گرفته است و پیامدهاى آن، به شدّت، جوانان ما را تهدید میکند. لذا بحث از آسیبشناسى مدگرایى ضرورت مییابد.
پیامدهاى منفى مدگرایى
با توجه به این که بیشتر مُدهاى رایج در بین جوانان و نوجوانان برگرفته از الگوهاى بیگانه و غیر خودى است، میتوان گفت که مدگرایى به معناى جدید آن، نوعى از خودبیگانگى و تقلید از فرهنگ غربى را القا میکند، تا آنجا که الآن بعضى از جوانها از نوک پا تا فرق سرشان غربى است و حتّى وقتى نگاه میکنى، میبینى کلمات یا جملاتى بر روى لباس یا داشبورد ماشین یا آینه و کُمد شخصى یا درِ ورودى مغازهشان نوشته شده که کمتر ارتباطى با زندگى شخصى یا آرمانها و علایق فردى آنها دارد و گاه حتّى معناى آن را نیز به درستى نمیدانند و شاید اگر بدانند، موجب شگفتى، خنده یا ناراحتىشان بشود، عباراتى مثل: «ما پسران شیطانیم»، «گروه لجن!»، «سفید، امّا آشغال»، «گروه سیاهان بوگندو!»، «زیبایى کثیف»، «عشق نشئه»، «گناه تا مرگ»، «بوسه بر صندلى الکتریکى» و…
این، چیزى است که از مُدگرایى یا مدپرستى جوانان امروز ما به چشم میآید؛ چیزى که شاید بتوان گفت تا حدّ زیادى، ناشى از تقلید کورکورانه و غفلت از خویش است؛ چرا که کلمات و عبارات بالا، شعارهاى آخرین مُدهاى شخصیتى است که غربیها به جوانان جهان تقدیم کردهاند، در حالی که جوان امروز ما، نگاه خاص خودش، شخصیّت خودش و حتى مشکلات خودش را دارد!
تقلید هر روزه از آخرین مدهاى رایج در جهان غرب، به چه معناست، جز: از خودبیگانگى، بحران هویت، تزلزل شخصیت، وابستگى اقتصادى، احساس حقارت و…؟ از همه دردناکتر، این است که بسیارى از رفتارها و هنجارهایى که امروزه به عنوان مُد در جامعه ما مطرح است و از سوى عدهاى تبلیغ هم میشود، با اصول اخلاقى و ارزشهاى فرهنگى جامعه ما به هیچ وجه همخوانى ندارد. روابط بىقید و شرط دختر و پسر، عدم رعایت پوشش اسلامی، آرایش مو و صورت صرفاً به قصد جلب توجه (مثلاً به سبک جنس مخالف و یا به سبکهاى بسیار پیچیده و وقتگیر)، آرایش مو به سبک جوانان منحرف غربى (مثلاً به سبک همجنسگرایان)، به کارگیرى وسایل تزئینى غیرمتعارف (مثلاً حلقه بینى براى دختران و حلقه گوش و انگشتر طلا براى پسران) و… همه به نحوى شخصیت جوان مدگراى امروزى را به نمایش میگذارند؛ مدهایى که به اتلاف وقت و انرژى و قابلیتهاى فکرى و سرمایههاى مادّى جوانان و خانواده میانجامند و شاید بتوان گفت که هیچ سهم و نقشى در نو شدن و امروزى شدن جوان و جامعه ندارند!
فرهنگ خودى، اصلیترین ضابطه مدگرایى و امروزى شدن
فرهنگ و ارزشهاى اجتماعى، از اساسیترین عناصر یک نظام اجتماعى هستند که پایه ارزیابى ما را از پدیدههاى اطرافمان تشکیل میدهند و در واقع، رفتار ما را نسبت به آنها تنظیم میکنند. بنابراین، در پذیرش یا عدم پذیرش الگوها و مدهایى که در جامعه رواج مییابند، ابتدا باید رابطه آنها را با نظام ارزشى حاکم بر جامعه و اصول و مبانى مورد قبول آن مردم، مورد ارزیابى قرار داد و میزان همگرایى یا واگرایى آنها را از یکدیگر سنجید.
به عنوان نمونه، مدهاى لباس، اگر در عین جذابیّت و امروزى بودن، برخاسته از فرهنگ خودى باشند و با اصول و مبانى اعتقادى و اخلاقى جامعه ما تعارض نداشته باشند، نشانه خلاقیّت و نوآورى جوانان ما بوده، هویت فرهنگى آنان را به نمایش میگذارند. بنابراین، باید تدابیرى سنجیده شود تا مُدها و مُدلها، هم نیاز به تنوعطلبى و نوجویى و میل به امروزى شدن جوانان را تأمین کنند و هم جوانان ما از پیامدهاى منفى مدگرایى، در امان بمانند. (۸)
نکته آخر
همه ما به خوبى میدانیم که پیروى از الگوها و مدهاى غربى و پوشیدن لباسهاى با آرم خارجى یا تقلید از مدل موى سر فلان فوتبالیست، نمیتواند به ما شخصیت اعطا کند و موجب پیشرفت و ترقّى ما گردد. عوامل اصلى موفقیت در تمامی زمینهها، خودباورى (اعتماد به نفس) و پایبندى به اصول اعتقادى و ارزشهاى اخلاقى است. تا زمانى که علم و دانش در وجود ما شکوفا نگردد و زیرساختهاى شخصیت ما مبتنى بر الگوهاى فرهنگ اصیل این مرز و بوم، شکل نگیرد، آرایش ظاهر و تقلید از مدها و الگوهاى دیگران، جز بحران هویت و دور شدن از اصالت فرهنگى خویشتن، نتیجهاى در پى نخواهد داشت. پس بیایید یکبار دیگر در رفتارمان تجدیدنظر کنیم و اصالتهاى فرهنگیمان را در پرتو جذابیتهاى دروغین فرهنگ بیگانه از دست ندهیم. همانگونه که میل به امروزى شدن و مُدگرایى (که از ویژگیهاى دوران جوانى است)، ناخواسته ما را به پیروى از الگوهاى بیگانه میکشانَد، غرور و احراز هویت نیز به همین دوره سنّى اختصاص دارد. چه خوب است غرور ملى و غیرت دینى را در خویش تقویت کنیم و میل به امروزى شدن و مدگرایى را با الهام گرفتن از آموزههاى تمدّنساز اسلام و فرهنگ غنى اسلامی – ایرانى خویش و متناسب با هویت فرهنگى خود، به فعلیت برسانیم.
پاورقى ها
۱- براى مطالعه بیشتر ر.ک به: روانشناسى رشد، وندر زندن، ترجمه: حمزه گنجى، انتشارات بعثت، ۱۳۷۶، بخش سوم.
۲- درآمدى بر تئورىها و مدلهاى تغییرات اجتماعى، احمدرضا غروىزاد، تهران: جهاد دانشگاهى، ۱۳۷۳، ص ۱۹۶-
۳- لغتنامه، علىاکبر دهخدا، ج ۱۲، ص ۱۸۱۱۵-
۴- براى مطالعه بیشتر، ر.ک به: درآمد بر مکاتب و اندیشههاى معاصر فرهنگ واژهها، عبدالرسول بیات و همکاران، مؤسسه اندیشه و فرهنگ دینى، ۱۳۸۱-
۵- زمینه روانشناسى، ریتا اتکینسون، ترجمه: محمدتقى براهنى و همکاران، ج ۱، تهران: رشد، ۱۳۷۵، ص ۱۵۸ .
۶- براى مطالعه بیشتر، ر.ک به: آناتومی جامعه، فرامرز رفیعپور، تهران: شرکت سهامی انتشار، ۱۳۷۸، بخش ۷ و ۸ .
۷- . Veblen, Thorstein )1191(. the theory of the leisure class.new york. p 7
۸- انتشار سه نشریه ویژه مد در ایران (که هم زمان به مباحث نظرى و نمونههاى ایرانى مد میپردازند)، شاید بتواند گام نخست در این زمینه باشد: ماهنامه طرح و مد (ویژه لباس، محیط و تزیینات)، ماهنامه لوتوس (ویژه مدهاى ایرانى لباس) و ماهنامه آرایه (ویژه محیطآرایى و تزیینات داخلى). (حدیث زندگى)
منبع: دو ماهنامه حدیث زندگى؛ سال سوم؛ شماره چهار؛ مهر و آبان ۱۳۸۲؛ ویژه بهداشت روان