رعایت شئونات اسلامی در مراسم خواستگاری
اگرچه اسلام به پسر و دختری که قصد ازدواج با یکدیگر را دارند، این امکان را داده که برای آشنایی با خصوصیات و ویژگی های طرف مقابل، با دقت بیشتری به ارزیابی یکدیگر بپردازند، اما این مراحل خواستگاری تنها میتواند در چارچوب قوانین و احکام اسلام صورت پذیرد، تا منجر به معصیت و گناه نگردد.
صحبتهای دختر و پسر در مراسم خواستگاری، اگر از حد شرع و احکام اسلامی تجاوز نماید و با اعمالی مانند شوخیهای نامناسب، کلام عاشقانه، نگاههای شهوت انگیز، تماس بدنی و اعمالی از این قبیل همراه گردد، ممکن است این ارتباط به طرف ناهنجاری اخلاقی کشیده شده و باعث ایجاد روابط نامتعارف بین پسر و دختر، خارج از چارچوب ازدواج شود.
در روایات آمده، مردی از حضرت صادق (علیهالسلام) پرسید؛ آیا مردی که قصد ازدواج دارد، حق دارد به مو و زیباییهای زن مورد نظرش نگاه کند؟ امام (علیهالسلام) فرمودند: لَا بَأْسَ بِذَلِکَ إِذَا لَمْ یَکُنْ مُتَلَذِّذاً.(کافی، ج ۵، ص ٣۶۵) اشکالی ندارد مشروط بر این که مقصودش التذاذ نباشد.
معیارهای انتخاب همسر
بر اساس فرامین دین اسلام و اهل بیت (علیهمالسلام)، برای این که یک مسلمان در امر ازدواج، دچار خطا و اشتباه نشود و اسباب شکست زندگی خود را فراهم ننماید، باید ملاکها و معیارهایی را برای انتخاب همسر شایسته مدنظر داشته باشد که به طور اجمال میتوان به موارد ذیل اشاره نمود:
همکفو بودن زوجین، اصالت خانوادگی، داشتن اوصاف اخلاقی شایسته که در مردان شامل: ایمان و تقوا، حسن خلق، غیرت، صبر و بردباری، صداقت، وفاداری به عهد و پیمان، فعال و پرتلاش بودن، مشتاق بودن به کسب علم، دارا بودن توانایی در مدیریت و سرپرستی خانواده؛ و اوصاف اخلاقی زن شایسته که عبارت است از: تقوا و تدین، عفت و حیا، تواضع و فروتنی و قناعت، زیبایی صورت و سیرت و…
نظرخواهی از دختر
یکی از موضوعاتی که در موفقیت زندگی مشترک، نقش به سزایی دارد، موافقت دختر برای ازدواج است. موافقت دختر در امر انتخاب همسر آینده خود، متضمن عشق و محبت بین او و همسرش خواهد بود.
به همین دلیل، والدین باید نظر دختر خود را در مورد ازدواج جویا شوند و اگر دیدگاه و نظر او معقول و منطقی بود، بدون سختگیری از او بپذیرند و اگر از روی کمیِ تجربه، مرتکب اشتباه در انتخاب میشود، سعی کنند با سعهی صدر و در فضایی آرام و بدون تشنج، با او صحبت نموده و او را در اتخاذ یک تصمیم منطقی، کمک و راهنمایی نمایند.
امام خمینى(قدس سره الشریف) در کتاب تحریرالوسیله فرمودند: از زمانى که دختر بالغه، رشیده شد، احتیاط آن است که اذن پدر یا جدّ و نیز اذن دختر، هر دو در امر ازدواج دختر، در نظرگرفته شود.(تحریر الوسیله, ج٢، ص ٢۵۴)
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در امر خواستگاری امیرالمؤمنین (علیهالسلام) از دختر گرامیشان حضرت زهرا (سلاماللهعلیها)، با این که حضرت علی (علیهالسلام) را از همه جهات تأیید میکردند، اما با این وجود، به دختر گرامی خود فرمودند:
إِنِّی قَدْ سَأَلْتُ رَبِّی أَنْ یُزَوِّجَکِ خَیْرَ خَلْقِهِ وَ أَحَبَّهُمْ إِلَیْهِ وَ قَدْ ذَکَرَ مِنْ أَمْرِکِ شَیْئاً فَمَا تَرَیْنَ فَسَکَتَتْ وَ لَمْ تُوَلِّ وَجْهَهَا وَ لَمْ یَرَ فِیهِ رَسُولُ اللَّهِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) کَرَاهَهً فَقَامَ وَ هُوَ یَقُولُ اللَّهُ أَکْبَرُ سُکُوتُهَا إِقْرَارُهَا.(بحار الانوار،ج۴٣،ص٩٣)
من از پروردگارم خواستهام تو را به ازدواج بهترین و محبوبترین بندگانش نزد خود درآورد و (علی) سخن از خواستگاری تو به میان آورده. فاطمه جان! نظر شما در این مورد چیست؟ حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) سکوت اختیار کردند و رویش را نیز برنگرداند و رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در چهره ایشان کراهت و ناراحتی ندیدند. سپس ایشان ایستاد و فرمودند: سکوت دخترم، نشان دهندهی رضایت وی به این ازدواج است.
مهریه
مرد به هنگام اجرای صیغه نکاح، چیزی را به همسرش تقدیم میکند که در اصطلاح، «مهریه» یا صداق نامیده میشود. مهریه، هدیه و بخششی است که از طرف مرد به زن هبه میشود. مهر تدبیری از ناحیه خداوند متعال برای بالا بردن ارزش زن، شخصیت بخشیدن به او و حفظ کرامت زن از حیث خانوادگى و اجتماعى و پایبندی به زندگی مشترک و ارتباط زناشویی است.
نوع و مقدار مهریه
در آموزههای دینی اسلام، برای مهریه، مقدار معینی تعیین نشدهاست، بلکه این امر به توافق زن و مرد بستگی دارد.
امام باقر (علیهالسلام) در این باره فرمودند: الصَّدَاقُ مَا تَرَاضَیَا عَلَیْهِ مِنْ قَلِیلٍ أَوْ کَثِیرٍ فَهَذَا الصَّدَاقُ.(کافى، ج ۵، ص ۳۷۸) مهریه، همان چیزى است که طرفین بر آن توافق مىکنند، کم باشد یا زیاد.
تعیین مقدار مهریه، به توافق دختر و پسر بستگى دارد و آنان هر طور که با یکدیگر توافق کنند و قرار بگذارند، حلال است. همچنین در نوع مهریه نیز محدودیتی وجود ندارد و هر چیزی که ارزش اقتصادی و اجتماعی داشته باشد مانند طلا، نقره، املاک، پولهای رایج، لوازم زندگی و حتی آموزش قرآن یا آموزش مهارتی ویژه، میتواند مهریه قرار گیرد.
خداوند متعال در آیه ۴ سوره نساء فرموده است: وَ آتُواْ النَّسَاء صَدُقَاتِهِنَّ نِحْلَهً… به زنان، به عنوان پیشکش و هدیه، مهرشان را ادا کنید…
در قرآن، از مهریه به صداق تعبیر شده است. صداق، از مشتقات واژه صدق است و در اینجا، به معنی راستین بودن پیمان زناشویی مرد به همسرخود است. صداق، به مفهوم پاک بودن عشق و علاقه او از هرگونه فریب، هوس و شهوت است. “نحله” یعنی هدیه و عطیه که از طرف مرد به زن برای جلب نظر و رضایت او هبه میگردد، نه ثمن، بها یا پولی که برای خرید کالایی پرداخت میشود.
ارزش معنوی مهریه، بیشتر از ارزش مادی آن برای زن میباشد و وجود آن، تأثیر روان شناختی ویژهای بر احساسات و عاطفه زن داشته و وی احساس میکند مرد به او علاقمند است و علاقه خود را در میدان عمل نیز نشان داده و حاضر است هزینه آن را در زندگی بپردازد.
یکی از علل تأکید اسلام بر پرداخت مهریه، ارزش اقتصادی آن برای زنان است. وضعیت اقتصادی زنان به علت شرایط ویژه بانوان مانند بارداری و زایمان و بر عهده گرفتن مسئولیت خانهداری، همواره پایینتر از مردان بوده، از این رو، قرار دادن مهریه و پرداخت آن، پشتوانه اقتصادی نسبتا مطمئنی را برای او فراهم میآورد تا با دلگرمی بیشتری، به ایفای مسئولیت های خانوادگی و زناشویی بپردازد.
وظیفه مردان در تعهد به پرداخت مهریه
دین مبین اسلام، از مردان میخواهد به تعهدات خود در مورد مهریه همسر، پایبند باشند و تلاش خود را برای ادای این دِین انجام دهند.
جابر از امام محمد باقر (علیهالسلام) نقل میکند: عدهای بر امام حسین (علیهالسلام) وارد شدند؛ ناگاه فرشها و پشتیهای فاخر و زیبا را در منزل آن حضرت مشاهده نمودند. عرض کردند: ای فرزند رسول خدا! ما در منزل شما وسایل و چیزهایی مشاهده میکنیم که ناخوشایند ماست. حضرت (علیهالسلام) فرمودند:
انَّا نَتَزَوَّجُ النِّساءَ فَنُعْطیهِنَّ مُهُورَهُنَّ فَیَشْتَرینَ بِها ما شِئْنَ لَیْسَ لَنا مِنْهُ شَىْءٌ.(کافی،ج ۶، ص۴٧۶) ما پس از ازدواج با زنان، مهریه آنان را به خودشان مىدهیم و آنان هر چه بخواهند با آن مىخرند و آنچه خریدهاند، [از آنِ خودشان است و] به ما تعلق ندارد.
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) مردی را که حق مهریه همسرش را نپردازد، در زمره زناکاران دانسته و فرمودند: مَنْ ظَلَمَ امْرَأَهً مَهْرَهَا فَهُوَ عِنْدَ اللَّهِ زَان.(بحارالانوار،ج٧،ص٢١٣) کسی که مهر زن را ظالمانه نپردازد، نزد خداوند، زناکار محسوب میشود.
و امام صادق (علیهالسلام) عدم پرداخت حق مهریه زنان را، همرتبه گناهی مانند قتل نفس دانستند و فرمودند: أَقْذَرُ الذُّنُوبِ ثَلَاثَهٌ قَتْلُ الْبَهِیمَهِ وَ حَبْسُ مَهْرِ الْمَرْأَهِ وَ مَنْعُ الْأَجِیرِ أَجْرَهُ.(بحارالانوار، ج١٠٠، ص١۶٩) پلید کارترین گناه قتل نفس، خودداری از پرداخت مهر، و نپرادختن اجرت کارگر مزدبگیر است.
اگر مردی میداند که توانایی پرداخت مهریهای که از سوی خانواده زن معین شده را ندارد، نباید با این دیدگاه که مهریه را چه کسی داده و چه کسی گرفته، زیر بار این دِین برود؛ چون در پیشگاه الهی و در مقابل همسرش، مسئول است و بدون رضایت همسرش این دِین بخشیده نخواهد شد.
امام حسن مجتبی (علیهالسلام) در این باره فرمودند: الْمَسْئُولُ حُرٌّ حَتَّى یَعِدَ وَ مُسْتَرَقٌّ الْمَسْئُولُ حَتَّى یُنْجِز.(بحار الانوار، ج٧۵، ص١١٣)
انسان تا وعدهای نداده، آزاد است. اما وقتی وعده میدهد، زیر بار مسئولیت میرود و تا به وعدهاش عمل نکند، رها نخواهد شد.
ادامه دارد…